دخترک چوپان

افزوده شده به کوشش: زینب اسلامی

شهر یا استان یا منطقه: چهارمحال و بختیاری

منبع یا راوی: على آسمند و حسین خسروی

کتاب مرجع: فرهنگ افسانه های مردم ایران

صفحه: 341 - 342

موجود افسانه‌ای: -

نام قهرمان: دختر چوپان

جنسیت قهرمان/قهرمانان: انسان

نام ضد قهرمان: خرس

در جلد چهارم، قصه‌ای تحت عنوان «خرس مِل مِلی» از کتاب «افسانه های مردم بختیاری» نقل کردیم. روایت «دخترک چوپان» جزیی از آن قصه است. قصه‌ها گاه در یک منطقه نیز روایت‌های گوناگون دارد. روایت «دخترک چوپان» را از کتاب «افسانه های چهارمحال و بختیاری» می‌نویسیم.

دخترکی با پدر و مادرش در چادری زندگی میکرد و کارش گوسفند چرانی بود. او هر روز صبح زود گله‌ی گوسفندها را به صحرا می‌برد تا بچراند و برای خودش هم نان و پنیری در دستمالش می‌بست و می‌برد. غروب‌ها هم هر جا که بود گله را به خانه برمی گرداند. در یکی از این روزها دختر گله را برای آب خوردن و استراحت کنار چشمه‌ی پای کوه برد و خودش هم سفره‌ی کوچکش را باز کرد و مشغول غذا خوردن شد. در همین حال یک خرس که مغاره‌اش در همان کوه بود، دنبال شکار می‌گشت. خرس وقتی چشمش به دخترک چوپان افتاد به طوری که دختر نفهمد به او نزدیک شد و ناگهان جلو پرید و دخترک را بر پشت خود گرفت و به طرف لانه‌اش رفت. دخترک هر چه داد و فریاد کرد کسی به کمکش نیامد. خرس او را به غار برد و یک سنگ بزرگ هم گذاشت جلوی غار که دخترک نتواند از آنجا فرار کند. خلاصه آن روز و آن شب دختر به خانه برنگشت و پدر و مادر و خویشان او هر چه گشتند او را نیافتند. روز بعد که گله برای چرا به همان کوه رفته بود، یکی از گوسفندها در حالی که می چرید رفت جلوی غار. دختر با دیدن گوسفند فکری به سرش زد، گردن‌بندش را در آورد و انداخت گردن آن گوسفند .عصر که گله به خانه برگشت مادر دختر مشغول دوشیدن گوسفندها شد. همین‌طور داشت شیر می‌دوشید دید یک گردن‌بند گردن یکی از گوسفندهاست. آن را شناخت و همه را خبر کرد. از کسی که آن روز گله را به چرا برده بود پرسیدند: امروز گله را کجا برده بودی؟ او هم گفت: آنها را برده بودم به دامنه‌یکوه. روز بعد پدر دختر با چند نفر دیگر رفتند و کوه را خوب گشتند. دست آخر مغاره‌ی خرس را پیدا کردند و دخترک را از آن جا بیرون آوردند. خرس را هم کشتند تا بعد از آن کسی را ندزدد .

Previous
Previous

پادشاه و سه دخترش (1)

Next
Next

پادشاه ظالم که رعیت او را از سلطنت برکنار کرد